وقتی به نسلی که در ایران، انقلاب کرد و مدیریت کشور را پس از پیروزی انقلاب به عهده گرفت، سازمانهای گوناگون انقلابی نظیر سپاه، و کمیته انقلاب را تشکیل داد و جنگ را مدیریت کرد، به دقت نگاه می کنیم متوجه می شویم که همگی این افراد در ابتدای پیروزی انقلاب جوانانی حدودا بیست و چند ساله بوده اند. جوانان دیروز، میانسالان امروز که به مدیران باسابقه تبدیل شده اند. این افراد هرگاه سخن از گذشته می شود با افتخار از جوانیشان سخن ها می گویند و این موضوع را بر سر جوانان امروزی می کوبند و خطاب به جوانان امروزی می گویند " شما را چه شده است؟ چرا هیچ کاری از دستتان برنمی آید؟ چرا کارهای بزرگ نمی کنید؟ و چرا جز در دست گرفتن قلم کار دیگری بلد نیستید؟"
چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ آیا در این مملکت مرض قحط الرجال شایع گشته است؟ آیا فرد دیگری در این کشور نیست تا شایسته ریاست فدراسیون فوتبال باشد؟ چرا شخص علی آبادی باید درنهایت بی شرمی و با زیر سوال بردن شعور ملت ایران، به خود اجازه دهد، علاوه بر ریاست سازمان تربیت بدنی کاندیدای یک سازمان زیرمجموعه خودش شود؟ علی آبادی بجای اینکه با دادن فرصت به افراد جوان، خوش فکر و دارای برنامه، از رئیس آینده فوتبال کار و پیشرفت بخواهد، مشکل فوتبال را می خواهد شخصا و با ریاست بر فدارسیون حل نماید. احمدی نژاد که قربانش بشوم، معاونانش را مانند قدیسان، عاری از خطا می داند و دریغ از هرگونه تذکر.
علی آبادی در مصاحبه ای گفته بود اکنون که رئیس سازمان ورزش است، چهل درصد از وقتش صرف فوتبال می شود و به همین علت می خواهد رئیس فدراسیون فوتبال شود. جالب اینکه هیچ فرد آگاهی پیدا نمی شود، گوش این آدم کم فکر را بکشد و بگوید اگر تو رئیس فدراسیون شوی که باید صد درصد وقتت را صرف فوتبال کنی و آن موقع با بقیه ورزش کشور چه خواهی کرد؟
امیدوارم این بارهم فیفا بخاطر این رفتار سیاسی در حوزه ورزش، فوتبال ایران را تحریم کند، مگر با چنین اهرمی مسولیت فدارسیون به دیگران واگذار شود.