۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

عید غدیر، عید متفاوت

توی فرهنگ ما عیدهای مختلفی وجود داره. روز تولد امامان و اعیاد دیگری مثل مبعث و فطر و قربان . با اینکه اساس و پایه همه ی این روزها یکی است و همه به نوعی وابستگی به خانواده پیامبر دارن ، اما عید غدیر در میان این روزها با بقیه متفاوته.
مهمترین تفاوتش هم شور و نشاطیه که توی این روز بین مردم بوجود میاد. یک نوع شور اجتماعی ایجاد میشه. تو اعیاد دیگه اگر حال و حوصله ای باشه معمولا به دیدن اقوام و بزرگان فامیل می ریم. اما عید غدیر باعث میشه به دین افرادی بریم که احتمالا نسبت فامیلی باهم نداریم. منظورم دیدن سادات هست. توی این روز جلوس های خانوادگی و دید و بازدید های دسته جمعه خیلی بیشتر از بقیه عیدها بچشم می خوره.
این عید و این شور اجتماعی برهمه مبارک!

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

اسکناس پانصد تومانی

مدتی از چاپ اسکناس پانصد تومانی با طرح جدید می گذرد. امروز برای اولین بار این اسکناس زیبا را دیدم. روی اسکناس که همان طرح و رنگ سابق را دارد. اما پشت اسکناس تغییر کرده. بجای نقاشی زیبای گل وبلبل، یک کره زمین و ظاهرا ماهواره امید و چند تا شی آسمانی دیگر دیده می شود. چیزی که در اولین نگاه به ذهنم رسید این بود که این طرح احتمالا ساخته و پرداخته یک کودک دبستانی است. تصویر کره زمین و ماهواره امید آنقدر ابتدایی و بدون دقت وظرافت و بدون در نظر گرفتن مقیاس های مربوطه طراحی شده که انگار نه انگار این کاغذ صورتی رنگ اسکناس رایج مملکتمان است. درست است که پانصد تومان ارزشی ندارد اما طراحی و انتشار اسکناس نیاز به برنامه ی حساب شده و هنرمندانه ای دارد و البته باید از هرگونه عجله وشتابزدگی به دور باشد. ترجیح می دهم بجای نوشتن بیشتر در این باره خودتان این اسکناس را گیر بیاوردید و نگاه کنید.



۱۳۸۸ شهریور ۲۹, یکشنبه

رمضان امسال

رمضان امسال هم تمام شد. با همه ی سختی ها و شیرینی هایش. و با همه ی گرسنگی ها و تشنگی ها. موضوع جالب و عجیب اینکه در طول ماه رمضان می توان طبیعی ترین کارهایی که انجامش حلال و مباح است را انجام نداد اما کارهایی که انجامش ممنوع و مذموم است را نمی توان به راحتی ترک کرد. خوردن و آشامیدن که از اولین نیازهاست را ترک می کنیم، اما اجتناب از دروغ و تهمت و غیبت برایمان سخت و نشدنی است. امید که یک ماه تحمل گرسنگی و تشنگی، تغییری قابل ملاحظه در رفتارهای روزانه مان داشته باشد.

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

جام جهانی خداحافظ

تیم ملی فوتبال از رفتن به جام جهانی باز ماند. اما این بار این شکست تیم ملی در بین مردم کوچه و بازار خیلی سر و صدا نکرد. انتخابات و حاشیه های آن آنقدر داغ هست که دیگر جایی برای فوتبال باقی نمی ماند. برای همین ناکامی این دفعه تیم ملی را می توان شکست مظلومانه نام گذاری کرد.
تا چهار سال دیگر

۱۳۸۸ خرداد ۷, پنجشنبه

انتخابات و جام جهانی

همه مردم دوست دارند پس از ناکامی های چند سال اخیر فوتبال، این بار تیم ملی با مربیگری افشین خان قطبی و حضور بازیکنان توانمند خود به جام جهانی راه پیدا کند. اما در این میان دو چیز که بهم گره خورده. یکی سعادت چهار یا هشت سال آینده ی کشور و دیگری موفقیت فوتبال . سعادت ، پیشرفت و سربلندی کشور بر پیروزی تیم ملی برتری دارد.

نگاه فعلی به ورزش کشور نه تنها ملی نیست بلکه صرفا سیاسی است.

حضور رئیس جمهور در دو رویداد مهم ورزش اخیر را بیاد بیاورید.
فروردین امسال تیم ملی فوتبال در مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی و با حضور بیش از صدهزار نفر تماشاگر بازی یک بر صفر برده را دو بر یک واگزار کرد.

یا مسابقات جام جهانی کشتی که اسفند سال گذشته در تهران برگزارشد. تیم کشتی ایران در فینال اگر کشتی آخر را پیروز میشد میتوانست با شکست آذربایجان قهرمان جهان شود اما شرایط مشابهی رخ داد و ....

با توجه به نامه اخیر وزیر ارشاد به مطبوعات که درصورت عدم راهیابی تیم ملی به جام جهانی، رسانه ها حق انتقاد از دستگاه ورزشی کشور را ندارند، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که از پیروزی تیم ملی و صعود به جام جهانی، بعنوان تبلیغ وسیع و گسترده برای تایید وضع موجود استفاده خواهد شد.

پیشرفت فوتبال کشور، مربی باکلاس تیم ملی و بازیکنان شایسته آنرا دوست دارم اما بخاطر تغییر شرایط موجود، آرزو می کنم تیم ملی در بازی های باقیمانده شکست بخورد، شاید این شکست راهی باشد برای بهتر شدن شرایط کشور از جمله فوتبال.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

سعید ابوطالب

الان ساعت یک نصف شب یا همون یک بامداد روز سه شنبه بیست و نهم اردیبهشت است.

روی تخت دراز کشیده بودم، چراغ اتاق خاموش بود و داشتم شبکه یک نگاه میکردم. برنامه جریان که مجری آن سعید ابوطالب است از این شبکه پخش میشود. داشت کم کم خوابم می برد. اما روند این برنامه که درباره انتخابات بحث میکند چرتم را پراند. کامپیوتر را روشن کردم و مشغول نوشتن این پست شدم.

گرایش سعید اوطالب در جانبداری وحشتناک از دولت فعلی برای همه روشن است. دربرنامه شب های گذشته هم این موضوع بوضوح مشهود بود. دربرخورد با مجید انصاری که به دست وپا افتاده بود و مانده بود چطوری از احمدی نژاد حمایت کند. اما امشب خودش را کمی متعادلتر کرده است. صحبتهای دکتر پزشکیان، وزیر بهداشت دولت اصلاحات، در نقد صدا وسیما و عملکرد دولت نهم، آنقدر متین است که سعید ابوطالب را بطور کامل محو و وادار به سکوت و تایید کرده است. با ادامه این برنامه، سعید ابوطالب که نماینده جوان و بی تجربه ی صدا وسیما بحساب می آید بصورت کامل له خواهد شد. امیدوارم سعید ابوطالب بعنوان مدافع وضع موجود، وبا سوتی هایی که میدهد و با کم آوردن در بحث با بزرگان، بتواند ناخوداگاه در نشان دادن ضعفهای دولتمردان و در نهایت به تغییر وضع موجود کمک کند. فکر می کنم سعید ابوطالب خودش را قربانی این جریان خواهد کرد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه

برای تغییر

آمده ام تا کرامت انسان‌ها را پاس بدارم.

آمده‌ام تا از حق ملت برای اطلاع از امور کشور دفاع کنم و حامی گردش آزادانه و شفاف اطلاعات برای مردم، این ولی‌نعمتان دولت‌ها باشم.

آمده‌ام تا از آزادی اندیشه و بیان پاسداری کنم و مدافع آزادی‌های مصرح در قانون اساسی باشم.

آمده‌ام تا با دستور کار قرار دادن فرمان هشت ماده‌ای امام خویش، آن را از نو چراغی تابنده در مسیر تحقق حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی قرار دهم.

آمده‌ام تا وسیله‌ای باشم برای بازگرداندن اقتدار، عزت و هویت ایرانی.

آمده‌ام تا با تنش‌زدایی و تعامل سازنده روابط بهتری میان کشورمان ایران و جهان برقرار کنم تا فضا را برای توسعه کشور بگشایم و احترام به ایرانیان را در جهان تامین کنم.

آمده‌ام تا راهی و همراهی باشم برای رفتن به سوی ایرانی مستقل، آباد، آزاد، پیشرفته و سربلند.

آمده‌ام در حالی که راهی ساده و یک‌شبه برای مشکلات اقتصادی کشور و مردم نمی‌شناسم و معضلات امروز را ناشی از چاره‌جویی‌های شتاب‌زده، یک‌شبه و یک‌نفره می‌بینم.

آمده‌ام تا ساختار آسیب‌خورده اداره کشور را از طریق احیای دستگاه برنامه‌ریزی و مدیریت، استقرار شوراهای مهمی که نماد خرد جمعی مردم ما بوده‌اند و تعطیل شدند، ترمیم کنم.

آمده‌ام تا به صورت صریح و روشن از تولید ملی در کشاورزی و صنعت و همه فعالیت‌های مفید اقتصادی پشتیبانی کنم.

آمده‌ام تا حامی مستضعفین باشم. آنانی که فشار تورم قامت‌شان را خم کرده و سیاست‌های نادرست اقتصادی عزت‌شان را نشانه رفته است.

آمده‌ام تا اشتغال را دغدغه هر روزه دولت قرار دهم. آمده‌ام تا با گسترش بیمه‌های همگانی قدمی در جهت آزادی اقشار مردم از فقر و رهایی آنها از نیاز بردارم. اقشاری که استقلال کشور و عظمت جمهوری اسلامی مرهون فداکاری و فضیلت‌های آنهاست و هیچکس نیست که بتواند نقش آنان را در استقرار نظام فراموش کند یا حماسه‌هایی را که فرزندان مرزدارشان در دفاع مقدس آفریده‌اند از یاد ببرند.

آمده‌ام تا با تشکیل دولتی فرهنگی مدافع فرهنگ غیردولتی و غیر دستوری باشم و میان دولت و گروه‌های مرجع هنرمندان و روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیان و تمامی نخبگان رابطه‌ای دوستانه و خلاق در جهت اهداف و آرمان‌های کشور برقرار کنم و آمده‌ام تا با الهام از شهیدان در خدمت اعتلای میهن اسلامی باشم.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۸, جمعه

22خرداد

انتخابات 22 خرداد باهمه ی انتخابهای قبلی تفاوت دارد.
این انتخابات، انتخاب اصولگرایی از اصلاح طلبی، راست از چپ،
یا مذهب از بی دینی نیست.
انتخاب انقلابی از ضدانقلاب هم نیست.

در انتخابات 22 خرداد، همه به دو گروه تقسیم میشویم؛
یک عده از شرایط فعلی و وضع موجود راضی اند و همه چیز را در بهترین حالت خود می بینند. این عده بخاطر اعتقادات مذهبی شان، گمان می کنند تنها چنین شرایطی میتواند جامعه را درمسیر دینداری هدایت کند.

عده ای دیگر خواهان تغییرند. تغییر به سمت عقلانیت، به سمت پایبندی به قانون. تغییر به سمت خرد جمعی و دوری از خودرایی. بیشتر مشکلاتی که با آن مواجهیم، بخاطر یکدندگی و عدم توجه به نظرات دیگران است. از اصرار برعدم تغییر ساعت رسمی کشور گرفته تا این آخری تحولات عجولانه در سازمان حج و زیارت و ماجراهای مرتبط با آن.

انتخابات 22 خرداد، انتخاب یکی از دو حالت زیر است:
مشورت یا خودمحوری، عقلانیت یا جهالت، آینده نگری یا کوته بینی، یشرفت یا درجازدن، ....

22خرداد که تمام شود، یا مجبورم با اکراه به طرفداران وضع موجود تبریک بگویم ، ویا همه خوشحال خواهیم بود و به روزهای بهتر امیدوار.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۶, یکشنبه

هجده ساله ها

از سیب زمینی و پرتقال که بگذریم، ماجرای کاهش سن رای دهندگان مهمترین بحث این روزهاست. اینکه در کمتر از پنجاه روز به انتخابات بر اساس کدام کار کارشناسی، چنین لایحه ای آماده و به مجلس ارائه می شود، جای تعجب ندارد. ظاهر قضیه چیز خوبی به نظر میرسد. کاهش سن واجدین شرایط از هجده به پانزده، بمعنی امکان حضور بیشتر جوانان در انتخابات است. اما علت چه بود که همه اصلاح طلبان در برابر آن موضع گرفتند و به شدت با آن مخالفت کردند. اصلاح طلبان، این لایحه را بیشتر از آنکه بعنوان ایجاد یک فضای باز در آستانه انتخابات بدانند، از آن به عنوان یک بازی و پز انتخاباتی یاد می کنند. تا اینکه امروز مجلس اصولگرا با این حرکت نمایشی دولت مخالفت کرد و هرگونه تغییر در سن واجدین شرایط را به بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه موکول نمود . مقاومت مجلس در برابر لایحه شتابزده دولت ستودنی است.

۱۳۸۷ بهمن ۲۰, یکشنبه

راز رئیس جمهور


یک- راز
توی جهان ما یک قانون پنهان (راز) وجود دارد. این قانون می گوید که افکار ما قابلیت تبدیل شدن به عینیت را دارند. اگر ما به چیز خاصی فکر کنیم، (چه فکر مثبت، چه فکر منفی) و روی آن تمرکز کنیم، احتمال به واقعیت تبدیل شدن آن ذهنیت خاص، خیلی افزایش می یابد. این قانون به نوعی در راستای همان قانون معروف فیزیک است که می گوید انرژی پیوسته به ماده و ماده به انرژی تبدیل می شود. پس اگر ما به چیزهایی که دوستشان داریم فکر کنیم، زمینه دستیابی به آن چیز خوب را فراهم کرده ایم. و بالعکس اگر فکرمان را روی چیزهای منفی و ناپسند متمرکز کنیم، به ناچار به سمت آن بدی حرکت می کنیم.

دو- انتخابات ریاست جمهوری

قصد من این نیست که شما را ترقیب کنم در انتخابات سال آینده شرکت کنید، یا شما را از شرکت در آن منع کنم. نه. هر کس با توجه به عقیده ای که دارد آزاد است آگاهانه در این مورد تصمیم بگیرد. این موضوعی کاملا شخصی است و به کسی ربطی ندارد. و البته اگر کسی تصمیم بگیرد که توی انتخابات شرکت کند، اینکه به چه کسی رای میدهد هم یک مطلب خصوصی است. و به من و هر کس دیگری ربطی ندارد.

سه- راز رئیس جمهور

مطلب یک را در نظر بگیرد و آنرا در دو بکار ببرید. اگر در طی چهار ماهی که به انتخابات باقی مانده، تصمیم گرفتید بروید و رای بدهید و بر اساس تحقیقاتی که کردید به این نتیجه رسیدید که، الف ، فردی مناسب، لایق و توانمند است و بالعکس ب ویژگی های درخور یک رئیس جمهور را ندارد. حالا توی این چند ماهه فقط به الف فکر کنید. از او حرف بزنید و تبلیغش را بکنید. از ب هیچ حرفی نزنید. حتی به او فکر هم نکیند. و حتی از بدی های ب هم صحبت نکنید. اصلا فکر کنید ب ای وجود ندارد. و همه چیز فقط الف است. از الف بگویید. و بازهم از الف بگویید.